وقتی در سفر دریایی، کشتی لنگر میاندازد، تو به خشکی میروی تا آب بیاوری و در مسیرت
مقداری صدف و اشیای دیگر را جمع کنی. اما همیشه لازم است ذهنت را روی کشتی متمرکز
نگه داری و مدام مراقب باشی، مبادا زمانی ناخدای کشتی تو را فرا بخواند. و تو باید
به آن ندا توجه کرده و مه چیز را رها کنی، تا مانند گوسفندی که در بند کرده و به
زندان میافکنند، با تو رفتار نشود. زندگی انسان نیز این گونه
است. اگر زن و فرزند را همانند صدف و اشیای دیگر در نظر بگیریم، نباید چیزی ما را
از رها کردن آنها باز دارد. اگر ناخدا ما را فرا خواند، باید بسوی کشتی شتافته و
همه آنها را بدون نگاه کردن به پشت سر ترک کرد. و اگر در دوران کهنسالی به سر میبری، هیچگاه از کشتی دور
نشو، مبادا صدایت بزند و تو آماده نباشی. (اپیکتیتوس، فیلسوف رواقی یونان)