ی3

اغلب مردم از قدرت احساس بی خبرند بنابراین تصور می‏کنند پس از وقوع رخدادها تازه احساسشان بروز می‏کند. در واقع آن ها به جای این که آگاهانه احساسشان را مهار کنند آن را به دست خلبان خودکار می‏سپارند یعنی کاملاً اراده ی خود را نادیده می‏گیرند بنابراین اگر ماجرایی خوب اتفاق بیافتد خوشحال می‏شوند و اگر بد شانسی بیاورند زانوی غم بغل می‏گیرند. متأسفانه آن ها هرگز متوجه نخواهند شد نوع احساسشان علت وقوع هر رویدادی در زندگی است. واضح است که اگر این افراد در برابر امور زندگی احساسی منفی از خود بروز دهند موقعیتی برای شان پیش می‏آید که کاملاً منفی است بنابراین به دام احساسات منفی خود گرفتار می‏شود. زندگی این گونه افراد همیشه مسیر دایره وار را طی می‏کند درست مثل موشی که داخل یک چرخ به بازی می‏پردازد و هر چه می‏دود به جایی نمی‏رسد بدین ترتیب افراد نام برده هیچ وقت متوجه نمی‏شوند که باید زندگی شان را تغییر بدهند و به منظور تغییر زندگی باید امواج احساسات خود را متحول سازند! مهم نیست چه اتفاقی برای تان می‏افتد مهم این است که عکس العمل شما در رابطه با آن اتفاق چگونه است. (اپیکتیتوس)