ataraxia یعنی آرامش ذهن. آتاراکسیا یعنی"عدم پریشانی" یا "رها بودن از اضطراب" . در واقع آتاراکسیا به معنی حفظ اعتدال است که نه از خوشی سرمست شوید نه از غصه ناامید...
رسیدن به این حالت یعنی کنترل داشتن بر احساسات.
حالا این آرامش چطور بدست میآید؟
رواقیها و اپیکوریها معتقدند دو نقطه ضعف بزرگ در انسانها، توانایی آنها برای لذت بردن از زندگی رو مختل میکند:
1- عدم مهار احساسات
2- بی توجهی به زمان حال
متفکرین رواقی و اپیکوری زمان زیادی رو صرف ابداع روشها و آزمونهای فکری کردند، به عنوان مثال تصور کنید امروز آخرین روز زندگی شماست!
حتی میتوانید تصور کنید همین لحظه، حالا ، آخرین لحظهی زندگی شماست...
چه احساسی دارید؟ آیا حسرت چیزی را میخورید؟ آیا آرزو میکنید که کاش بعضی از کارها را بصورت دیگری انجام داده بودید؟ آیا ترس و انکار و پشیمانی شما را در بر گرفته؟
این تجربه چشمانتان را به روی آنچه واقعاً در زندگی برایتان اهمیت دارد باز میکند و بخاطرتان میآورد که زمان چطور از لابلای انگشتانان در حال لغزیدن است.
لوکرتیوس پیرو آئین اپیکوری میگوید: میتوانید در هنگام تجسم لحظهی مرگ خود، دو امکان را در نظر بگیرید:
- یا خوب زندگی کرده اید و اکنون میتوانید مانند مهمانی که خوب غذا خورده و از او پذیرایی شده مهمانی را ترک کنید.
- یا خوب زندگی نکرده اید که در اینصورت از دست دادن زندگی نباید برایتان اهمیتی داشته باشد چون روشن است که نمیدانید با آن چه بکنید!!
این افکار شاید در بستر مرگ آرامش شما را مختل کند اما اگر در میانهی زندگی به آن فکر کنید میتوانید دیدگاهتان را به زندگی تغییر دهید.