آتاراکسیا

ataraxia یعنی : آرامش (از نظر روانی و احساسی)، آرمیدگی

خوشرویی، احسانی است بی هزینه. «حضرت علی (ع)»

333

چو روزی به شادی همی بگذرد

خردمند مردم، چرا غم خورد

بکوشید تا رنج ها کم کنید

دل غمگنان شاد و خرم کنید

«فردوسی»



۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۱۷ ۱ نظر
ناعمه نوری

اندیشه های شوپنهاور

586

پادشاهان، تاج و مقام خود را و قهرمانان سلاح‏هایشان را در این دنیا باقی میگذارند. اما در میان انسانها، ارواح بزرگی هستند که جلال و شکوه از وجودشان ساطع میشود. آنها بزرگی خود را از اشیای جهان مادی کسب نکرده‏اند، بلکه عظمت از درون خود آنهاست. آرتور شوپنهاور

هر جدایی یک نوع مرگ است و هر ملاقات یک نوع رستاخیز. شوپنهاور

وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتیکه از دور نظاره شان می کنیم خیلی زیبا به نظر می رسند ولی به مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان می رویم زیبائیشان هم از بین می رود ، شما در این موقع نمی توانید بفهمید زیبائیش به کجا رفته ، آنچه می بینید چند درخت خواهد بود و بس. شوپنهاور

همه آرزوها از نیاز سرچشمه میگیرد ،یعنی کمبودها و رنجها . شوپنهاور

افراد پست و فرومایه از خطاهای اشخاص بزرگ لذت فراوان میبرند. شوپنهاور

جمال اگرچه مایۀ شرافت است ولی مقرون به هزاران شر و آفت است . شوپنهاور

ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم . شوپنهاور

اگر با خونسردی گناهان کوچک را مرتکب شدیم ، روزی می رسد که بدترین گناهان را هم بدون خجالت و پشیمانی مرتکب می شوبم . شوپنهاور

زیبایی اگرچه مایه شرافت است ،اما در معرض هزاران شر و آفت. شوپنهاور

هنرها تنها تقلید محض واقعیت خارجی نیستند و اگر برخی آثار هنری چنین بودند در حقیقت در برابر رسالت عالی خود کاذب می نمودند. شوپنهاور

مفاهیم سازه های مغزی اند حال آنکه ایده ها مقدم بر فکر بشری هستند . در حقیقت درک مغزی ما از ایده ها مفهوم را می سازند لذا مفاهیم را راهی به قلمرو ذاتها نیست . شوپنهاور

وظیفه هنر تجلی ایده هاست. شوپنهاور

به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی؟ تا بگویم بعد از مرگ کجا می‌روی . شوپنهاور

ایده ها الگوهای ازلی ای هستند که در قلمرو ذاتها یا هستی های حقیقی وجود دارند که آدمیان تنها هنگامی که خود را از توجه به جزئیات ، در اینجا و اکنون (مکان و زمان) فارغ سازند وارد آن قلمرو می شوند . شوپنهاور

وظیفه هنرها توصیف موارد خاصی از واقعیت نیست بلکه نشان دادن امور مطلق و کلی ای است که در پشت این موارد خاص و جزئی قرار دارند . به عنوان مثال یک نقاشی زنی خاص و فرزندش را به عنوان شمایل حضرت مریم و عیسی مسیح نشان می دهد اما برای اینکه این تصویر به مثابه هنری والا تلقی شود باید نشان دهنده چیزی از جوهر عشق مادری باشد . تابلوهای نقاشی بسیاری از حضرت مریم و کودک وجود دارد اما تنها هنرمندان بزرگ تصویری می آفرینند که به نظر می رسد عامل ملکوتی موجود در عطوفت مادرانه را ترسیم می کنند. به عبارتی آنچه در یک پرده نقاشی عالی مطرح است ایده یا تصوری است که تنها در یک مورد به خصوص (در اینجا عشق مادرانه) تجلی می یابد و این مورد خاص را تعالی می بخشد و از حد صرفا بازنمود آن فراتر می رود. شوپنهاور

نگهداری دم ماهی و دل زن از مشکلات است . شوپنهاور

جمع مال ، تحصیل کامیابی ، کسب دانش و شهرت ، هیچکدام با تندرستی برابری نمی کند . برای حفظ تندرستی باید از هر چیز که برای تندرستی مضر است پرهیز کرد . مخصوصاً از شهوت روانی . شوپنهاور

زبان ارزشمندترین میراث یک ملت است . شوپنهاور

اگر ما چیزی را می خواهیم برای آن نیست که دلیلی بر آن پیدا کرده ایم بلکه چون آن را می خواهیم برایش دلیل پیدا می کنیم. شوپنهاور

ایده های ازلی دریافته از تامل ناب هستند و مایه اساسی و ابدی تمام پدیده های جهان را بازگو می کنند. این ایده ها متناسب با ماده ای که واسطه بازگویی آنها هستند ، جامه نقاشی ، شعر، مجسمه سازی یا موسیقی می پوشند . تنها سرچشمه هنر معرفت بر ایده هاست و تنها هدف آن انتقال این معرفت است. شوپنهاور

اراده از آن مرد کور نیرومندی است که بر دوش خود مرد شل بینایی را می برد تا او را رهبری کند. شوپنهاور

اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور

عشق و عاشقی هر چند لطیف و پر احساس ابراز گردد ،باز هم ریشه در شهوت دارد. شوپنهاور

 

۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر
ناعمه نوری

تولد معنوی

88

کتاب وجود انسان را این دو برگ تشکیل می دهند. حیات و کمال جسم، به روح است و بدن بی روح بسان جماد.

456

همه انسان ها در ولادت طبیعی و زاده شدن از مادر مشترکند. این تولد به اختیار انسان نیست و انسان ناخواسته و ناآگاهانه پای در این سرای می نهد و پس از چند صباحی اقامت در این دار فانی با پیک مرگ رهسپار عالم دیگر می-شود. برخی از انسان ها در مسیر زندگی طبیعی خود به ولادت دیگری دست می یازند که در آثار عرفا به ولادت معنوی معروف است. این تولد، ولادت طفل جان از زهدان عالم طبیعت و ورود به جهان معنا و بازیابی شخصیتی دوباره است.

.......

گاهی از اوقات آدمی به نوعی از آگاهی و بیداری دست پیدا می کند که وجود خود را در مقابل ذات لایتناهی حضرت حق «هیچ»‌ می انگارد و ضمن ادراک مضایق وجودی خویش و به تعبیر مولانا از زخم مهلک و ناسور خود به شدت احساس درد می کند، آن موقع است که به سوی درمانگاه و طبیب می شتابد. این درد همان درد دوری و فراق از محبوب و وطن حقیقی روح است.

اصل مقاله را از طریق لینک زیر مطالعه کنید:

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911011001258



۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۵۲ ۰ نظر
ناعمه نوری

عقل محض


84


  • چنان باش که بتوانی به هر کس بگویی : مثل من رفتار کن. ایمانوئل کانت 

  • آرزوهای بشر پایان ناپذیر است. هرگاه به آرزویی رسید، آرزوی دیگری دارد. ایمانوئل کانت

  • اگر بتوان این پرسش را بیان کرد که آیا ما در حال حاضر در یک عصر به روشنگری رسیده زندگی می کنیم؟ پاسخ باید این باشد که خیر، اما یقیناً در یک عصر روشنگری زندگی می کنیم. ایمانوئل کانت

  • آگاهی، دانش سازمان یافته است و خرد، زندگی سازمان یافته.  ایمانوئل کانت 

  • حتی خشم آسمان برای زمین، فراوانی است. ایمانوئل کانت 

  • روشنگری، پایان دوران کودکی خود تحمیل کرده ی نوع بشر است.  ایمانوئل کانت 

  • شعار روشنگری این است که توانایی دنبال کردن فهم خود را داشته باش. ایمانوئل کانت

  • در دنیا دو چیز از همه زیباتر است؛ آسمان پرستاره و وجدان آسوده.  ایمانوئل کانت 

  • بهترین خوشی ها استراحت پس از کار است.ایمانوئل کانت 

  • وجه تمایز انسان نه جسم او بلکه روحش است.ایمانوئل کانت 

  • اگر از انسان آرزو و خواب گرفته شود، بیچاره ترین موجود روی زمین است. ایمانوئل کانت 

  • موسیقی لذت بخش ترین هنرها است، اما چیزی به ما نمی آموزد؛ آنچه که فکر و روح آدمی را تغذیه می کند و آموزنده است، شعر و شاعری است. ایمانوئل کانت

  • وظیفه ی اصلی دولتهای حقیقی آن است که نگذارند به انسانها مانند شیء نگریسته شود و دست کم، محدودیت و نگاهبانی را به حداکثر آزادی افراد اعمال کنند.  ایمانوئل کانت

  • شاعری، والاترین هنرها است. ایمانوئل کانت

  • هرگز با دیگران مثل ابزار کار رفتار نکنید، بلکه آنان را چون غایت و هدف بشمارید.ایمانوئل کانت

  • دو چیز در من شگفتی و ستایش همیشگی برمی انگیزد،آسمان پر ستاره بالای سرم و حکم اخلاقی درونم.ایمانوئل کانت

  • شیرین ترن نتیجه ی دقت و نظم، پیروزی است.  ایمانوئل کانت 

  • خدا را باور کنید، برای اینکه به چنین باوری محتاجید. ایمانوئل کانت 

  • اخلاق باید بر هنر حکومت کند.  ایمانوئل کانت 

  • آنچنان رفتار کن که رفتار تو بتواند به صورت قانون کلی درآید. ایمانوئل کانت 

منبع : http://jomalatziba.blogfa.com

۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۴ ۰ نظر
ناعمه نوری

عشق واقعی

99

اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داری زیاد جدی نگیرش ،

چون ارزشی نداره،

چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که دیدنه،

اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی،

اگه عقلت عاشق شد،

بدون که داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه.

افلاطون


۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۲۲ ۱ نظر
ناعمه نوری

افلاطونی باشید!!

57


  • آنچه شایسته نیست به آرزو مخواه،و بدان که انتقام  خدا از بنده، به خشمِ بی رحمانه و بی حرمتی و سرزنش نبـُود،بلکه به متحول کردن و ادب کردن از فرط  عشق باشد. افلاطون
  • در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است. افلاطون 
  • نیرومند ترین مردم کسی است که بر خشم خود غلبه کند. افلاطون 
  • زینت انسان به سه چیز است علم ،محبت ،آزادی. افلاطون
  • عوام ثروتمندان را محترم می دانند و خواص دانشمندان را. افلاطون
  • به عقیده من تنها موضو عی که شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه کار کند تا فرزندان او خوشبخت شوند ؟ افلاطون
  • کسی که در ایام موفقیت و خوشی تو را ثنا گوید با آنچه در تو نیست ، البته در روز ناسازی و اقتراق هم از دروغ و بهتان در حق تو دریغ نخواهد کرد. افلاطون
  • سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ یاد اورد تلخی دوا را و زیاد نخورد. افلاطون
  • آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند زیرا پس از نیل به مقام حقیقت یابی است که دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. افلاطون
  • درغگو از دروغگوی دیگر در حذر است . افلاطون
  • با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی وبا دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر تو را باشد. افلاطون
  • از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز خود نیست پرهیز نما. افلاطون
  1. رقت به سه کس واجب است :
  2. 1-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد .
  3. 2-قویی که گرفتار ضعیفی گردد.
  4. 3-کریمی که محتاج لئیمی باشد. افلاطون
  • بی صبری انسان را از هیچ رنجی نمی رهاند، بلکه درد جدیدی برای از پا درآوردن شخص بوجود می آورد. افلاطون 
  • از خدا چیزی مخواه که نفعِ آن منقطع (مقطعی) بـُود،و یقین داشته باش که همه ی مواهب از حضرت  اوست،و از او نعمت های باقی (نعمتهایی که مثل  انرژی پایستگی دارند!)،و فوایدی که از تو مفارقت(جدایی) نتواند کرد، التماس کن. افلاطون
  • معبود  خویش را بشناس و حقِ او را نگه دار. افلاطون
  • همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش، و توجه بر طلب  علم را مقدم دار. افلاطون
  • اهلِ علم را به کثرت  علم امتحان مکن،بلکه اعتبار  حال  ایشان به دوری از شر و فساد کن. افلاطون
  • همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است، افلاطون
  • بر آسایش و خواب اقدام مکن،مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی:

اول آنکه تأمل کنی تا در آن روز هیچ خطا از تو واقع شده است یا نه


دوم آنکه تأمل کنی تا هیچ خیر اکتساب کرده ای یا نه


سوم آنکه کوتاهی کرده ای در عمل به ندای درونت یا نه. افلاطون 


  • یاد کن که چه بوده ای در اصل،و چه خواهی شد بعد از مرگ،و هیچکس را ایذا رنجور مکن،که کارهای عالم در معرضِ تغیر و زوال است. افلاطون
  • بدبخت آن کس بُوَد که از تذکر ِ عاقبت غافل بُود و از لغزش باز نایستد. افلاطون
  • سرمایه ی خود را از چیزهایی که از ذات تو خارج بُود مساز. افلاطون
  • در فعل خیر با مستحقان، انتظار ِ سؤال مدار ، بلکه پیش از التماس افتتاح مکن (منتظر نه ایست تا رنجوری از تو گدایی کند تا بعدش تو به او کمک کنی ،قبل از اینکه التماس کند، شروع به کمک کن) افلاطون
  • روزگاری ، شأن و مقام تو پایین آمد ، ناامید مشو . آفتاب هر روز هنگام غروب پایین می رود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید . افلاطون
  • در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است . افلاطون
  • زینت انسان سه چیز است : علم محبت آزادی افلاطون
  • عوام ثروتمند را محترم می دارند و خواص دانشمندان را . افلاطون
  • به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان ماندن است زیرا جهالت ریشه همه بدبختی ها است . افلاطون
  • جان را فدای یاران موافق کنید . افلاطون
  • از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز زندگی خود نیست پرهیز نما. افلاطون
  • سخن اگر از دل خارج شود به دل هم وارد می شود و اگر با نیت متکلم نباشد توقع مدار که آن تأثیر کند . افلاطون
  • هر کس در طلب خیر و سعادت دیگران باشد ، بالاخره سعادت خودش را هم به دست خواهد آورد . افلاطون
  • کامل ترین نوع بی عدالتی آن است که عادل به نظر برسیم در حالی که عادل نیستیم . افلاطون
  • عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد . افلاطون
  • به وسیله فضل و کرم می توان از دشمن انتقام گرفت. افلاطون
  • تمام طلاهای روی زمین و زیر زمین به قدر یک فضیلت ارزش ندارند . افلاطون
  • هیچ کوچک را حقیر مشمارید باشد که از شما فزونی یابد . افلاطون
  • محبت را فراموش نکنید و آن را ناچیز مشمارید . افلاطون
  • امتحان کن مرد را به فعل او و نه به قول او . افلاطون
  • زیان رساننده تو معاشرت سه کس است : آنکه ترا به طرب بدارد آنکه به فریب مغرورت کند آنکه همت او کوتاه تر از همت تو باشد . افلاطون
  • موسیقی تاثیر فوق العاده ای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود می تواند زیبایی را در رویاهای روح جایگزین کند . افلاطون
  • زندگی بدون عشق محال است . برای مردم بی عشق دنیا حکم قبرستان وسیعی دارد . افلاطون
  • لذتی که از علم حاصل می شود بی آلایش است . افلاطون
  • فضیلت عبارت است مشابهت روح به مثال اعلی یعنی مشابهت او به خدا. افلاطون
  • به دیدن کسی که با تو سر سنگین است مرو . با کسی که سخنت را تکذیب کند گفتگو مکن . برای کسی که گوش ندهد حرف نزن . افلاطون
  • خردمندترین مردم قدرتمندترین است . افلاطون
  • به هنگام لمس عشق، هر کسی شاعر می‌شود. افلاطون
  • همین که مرد از حد خود تجاوز کند، یعنی به‌آنجا رسد که محل او نبوده، اخلاق او زشت و خشن می‌گردد. افلاطون
  • هرچیز را که نگهبان بیشتر بود، استوارتر گردد مگر راز، که نگهبانان آن هرچه بیشتر باشد آشکارتر گردد. افلاطون
  • نیاز حاجتمند را پیش از این‌که استمداد طلبد، شایسته است که با همت بلند خود نیازمندی او را رفع کنی. افلاطون
  • نزدیک مباش به‌همنشینی مردمان شرور و بداخلاق، زیرا که طبع تو از طبیعت او شر را می‌دزدد، در حالی که تو آگاه نباشی. افلاطون
  • نادانی هرکس به‌دو چیز دانسته می‌شود: اول، به‌چیزی که از او نپرسیده‌اند خبر گوید. دوم، سخن‌راندن بیش از ضرورت. افلاطون
  • لذتی که از علم حاصل می‌شود، لذتی بی‌آلایش است. افلاطون
  • فقط عدالت است که می‌تواند موجد خوشبختی شود. افلاطون
  • علاقه‌ای در دنیا شدیدتر از عشق به وطن نیست. افلاطون
  • عشق بلائی است که همه خواستارش هستند. افلاطون
  • عزم به‌مصاحبت اشرار نکنید، چه همین که تو را اهانت نکنند، بر تو منت نهند. افلاطون
  • سعادت جامعه به‌مراتب مهم تر از سعادت فرد می‌باشد. افلاطون
  • سزاور است مرد عاقل هنگام تناول غذای لذیذ، یادآورد تلخی دارو را و شکم‌بارگی نکند. افلاطون
  • سزاوار است حاکم را بر وفق و مدارا حد بر مجرم براند و خشونت نکند چه اگر کسی مجرم نبود، حاکم بر مسند نمی‌نشست. افلاطون
  • سرعت و تندی کار را مجوی، بلکه خوبی و برگزیدگی آن را سعی کن زیرا که مردم از تو نپرسند در چه مدت کار را انجام دادی بلکه خوبی و بی نقصی آن را می‌جویند. افلاطون
  • زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید. افلاطون
  • دنیا را آتش انگار، چنان که برای معاش به کمی آتش کفایت توان کرد، شما نیز با مقداری از نعمت دنیا اکتفا کنید. افلاطون
  • دشمنان من سه قسمند: گروهی قویتر، جماعتی هم‌وزن و دسته‌ای ضعیف‌تر. طرف شدن با گروه اول موجب نابودی است، با جماعت دوم تا جان در بدن دارم می‌جنگم اما گروه سوم را حتی با التماس رام خواهم ساخت، چون مقابله با خصم ضعیف از مقام انسان در جامعه می‌کاهد و شخص را ناچیز می‌سازد. افلاطون
  • در دنیا دو نیرو هست: شمشیر و تدبیر، بیشتر اوقات شمشیر مغلوب تدبیر شده‌است. افلاطون
  • در آئینه نگاه کن، اگر صورت زیبا داری کاری مناسب جمالت انجام ده و اگر قیافه‌ات نامتناسب است، زشتی کردار را به‌زشتی صورت میفزا. افلاطون
  • خدا در راه فضیلت سدهایی از درد و رنج برپا کرده‌اند اما از طرف دیگر وقتی آدمی بر این مشکلات فائق آمد و از سدها گذشت، فضیلت به‌دست آمده کار آسانی به نظر می‌رسد. افلاطون
  • حب مال سراسر وجود آدمیان را تسخیر می‌کند و هرگز به‌آنان مجال نمی‌دهد که حتی لحظه‌ای در باره چیزی جز اموال شخص خویش بیندیشند. افلاطون
  • چون کامیابی رو کند همه خوبند و چون ناکامی سررسد همه بد. افلاطون
  • تندرستی و زیبائی و نیرومندی و مال‌داری و همه چیزهای دیگری که در دست نیک‌مردان باعث و بانی خیر است، به‌همان اندازه پلید و عامل شرارت خواهد بود، اگر در دست نابکاران و اراذل قرار گیرد. افلاطون
  • تمول و تقوی چون دو وزنه هستند که در کفه‌های یک ترازو قرار گرفته باشند، بالا رفتن یکی مستلزم پائین رفتن دیگری است. افلاطون
  • به‌عقیده من تنها فکری که شایسته‌است مغز انسان را به خود مشغول سازد، آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه‌کار کند تا فرزندانش خوشبخت شوند. افلاطون
  • به‌ ضرورت آمدم در این جهان و به‌حیرت زیستم و به‌کراهت می‌روم. افلاطون
  • افراط، عمومأ سبب پیدا شدن عکس‌العمل است و تغییری در جهت مخالف پدید می‌آورد خواه در فصول سال باشد، خواه در افراد و خواه در حکومت. افلاطون
  • اشرار، کسانی را گویند که عیوب مردم را جستجو می‌کنند و به‌آن می‌چسبند و نیکویی آن‌ها را به دست فراموشی می‌سپارند؛ مانند مگسی که در جاهای کثیف می‌نشیند و از جاهای تمیز دوری می‌کند. افلاطون


 خیلی زیاد بود، نه؟

منبع : http://jomalatziba.blogfa.com

۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۱۵ ۱ نظر
ناعمه نوری

مهربانی رایگان است اما باارزش

55

امروزر، لبخندت را به کسی هدیه بده،

ممکن است لبخند تو تنها درخشش نوری باشد که او در طول روز میبیند،

گاهی اوقات فقط یک لبخند واقعی و یا یک تعریف میتواند روح یک نفر را تا ارتفاع جدیدی بالا ببرد،

در زمان مناسب ،یک کلمه محبت آمیز از یک غریبه ،و یا تشویق غیر منتظره از یک دوست میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند،

به لبخندتان اجازه دهید که دنیا را تغییر دهد ولی

هیچ گاه به دنیا اجازه ندهید که لبخندتان را تغییر دهد





۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۵۹ ۰ نظر
ناعمه نوری

امروز همان روزی است که، منتظر آمدنش بودید!

77

۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۴۹ ۰ نظر
ناعمه نوری

مبعث رسول مهربانی مبارک

66

۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۳۴ ۰ نظر
ناعمه نوری

شاداب بمانید

66

محققان با بررسی و مطالعه عوامل شادی در زنان مختلف به این نتیجه رسیده‌اند که:

1 - زنان ‌شاد می‌دانند کامل‌گرایی با کمال گرایی متفاوت است، بنابراین به دنبال واقعی نگاه کردن به خود و نقاط ضعف و قوت‌شان هستند و نگاه آرمانی و اید‌ه‌آل‌گرایانه ندارند.

2 - زنان شاد می‌دانند ارزش‌ آن‌ها بستگی به این ندارد که چه دارند و چگونه به نظر می‌رسند.برای آن‌ها مهم این است که از چه روابط موفق و سلامت احساسی برخوردارند.

3 - زنان شاد می‌دانند تنها خودشان هستند که می‌توانند کاری برای شادبودن خود انجام دهند و نباید آن را به دیگری واگذار کنند و از دیگران انتظار داشته باشند.

4 - زنان شاد درک می‌کنند امروز تنها روزی است که می‌توانند از آن مطمئن باشند.آن‌ها می‌دانند که از این روز چگونه بیشترین استفاده را کنند.

5 - زنان شاد می‌دانند که با «نه گفتن» به دیگران فرصتی را پیدا می‌کنند که به خودشان «آری» بگویند.

6 - زنان شاد اهمیت داشتن قدرت شخصی را درک می‌کنند و این باور را دارند که زندگی‌شان متعلق به خودشان است نه وابسته به دیگران.

7 - زنان شاد قدرت انتخاب در زندگی را باور دارند بنابراین به انتخاب‌های زندگی‌شان توجه ویژه‌ای می‌کنند.

8 - زنان شاد از قدرت بخشش مطلع هستند، چرا که می‌دانند بخشیدن به یک فرد کمک به او نیست بلکه کمک کردن به خودشان است.

9 - زنان شاد برنامه ویژه‌ای برای وقت گذراندن با خود دارند و برای شاد زیستن برنامه‌ریزی‌ می‌کنند.

10 - زنان شاد هرگز موقعیت‌های بد و اتفاقات ناخوشایند را فراگیر و همیشگی‌ نمی‌دانند و آن را شخصی ارزیابی نمی‌کنند.

11 - زنان شاد می‌دانند که خوشبختی و شادمانی بدون تلاش و زحمت نیست، بنابراین در مواقع بروز مشکلات به دنبال حل مسأله و یافتن راه‌حل‌های منطقی هستند.

12 - زنان شاد می‌دانند که در هرمرحله از زندگی، چیزی را از دست خواهند داد اما در مقابل، چیزی را هم به‌دست می‌آورند.

13 - زنان شاد می‌دانند بخشی از هویت آن‌ها به شغل و کاری که انجام می‌دهند مربوط می‌شود، اما هرگز اجازه نمی‌دهند همه‌ هویت‌شان را کارشان رقم بزند.

14 - زنان شاد می‌دانند که می‌توانند صاحب همه چیز شوند، اما لزوماً همه چیز را در یک زمان به دست نمی‌آورند.

15 - زنان شاد می‌دانند نگرش مثبت، روابط ارزشمند و زندگی پرمعنا اجزای تشکیل‌دهنده‌ شادمانی و خوش‌بختی هستند.

16 - زنان شاد خود را باور دارند، قدر‌شناس و عامل‌ هستند.

17 - زنان شاد مقایسه نمی‌کنند زیرا می‌دانند همیشه کسانی وجود دارند که بیش از آن‌ها دارند.

18 - زنان شاد می‌دانند اعتراف‌‌کردن به مسائلی که وجود دارد نخستین قدم برای تغییر دادن است.

19 - زنان شاد به هر قیمتی وارد یک رابطه عاطفی نمی‌شوند.آنها ترجیح می‌دهند عشق برابر و پایدار و با‌ثبات را تجربه کنند.

20 - زنان شاد به دنبال یادگیری و تغییر هستند و هیچ گاه قدرت خلاقیت خود را دست‌کم نمی‌گیرند.

وقت را تلف نکنید. به این موضوعات فکر کنید و آن‌ها را اجرا کنید. این ۲۰ اصل به عنوان راز‌هایی برای تبدیل شدن به یک زن شاد زندگی شما را دگرگون می‌کند. فراموش‌نکنید که هیچ لوازم آرایشی به‌اندازه‌ «شادی» شما را زیبا نمی‌کند.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ

seemorgh.com/lifestyle
منبع :
salamatnews.com

 


۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۳ ۱ نظر
ناعمه نوری