آتاراکسیا

ataraxia یعنی : آرامش (از نظر روانی و احساسی)، آرمیدگی

زندگی

ww

۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۳۱ ۰ نظر
ناعمه نوری

آنچه نیچه گفت...

75675

  • دشمنان خود را دوست بدارید ، زیرا بهترین جنبه های شما را به نمایش میگذارند. فردریش نیچه

  • گران باش، بگذار تا بهایت را پرداخت کنند، آدمها چیزهای مفت را مفت از دست میدهند. فردریش نیچه

  • از کسی که کتابخانه دارد و کتابهای زیادی میخواند نباید هراسید، از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس میپندارد ولی هرگز آنرا نخوانده است. فردریش نیچه

  • سیاستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: ابزار و دشمن. یعنی فقط یک طبقه را می‌شناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچه

  • بلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . فردریش نیچه 

  • رفاقت هست ،ای کاش دوستی نیز باشد! فردریش نیچه

  • باید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقیقت است. فردریش نیچه

  • نادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به معنای رد کردن زندگی است. فردریش نیچه

  • حرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است. فردریش نیچه

  • آنچه برای یک نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست. فردریش نیچه

  • آینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند . فردریش نیچه

  • فرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب ها نیست و فیلسوف آن را پنهان می کند. فرد والا از فهمیده شدن توسط دیگران در هراس است نه از بد فهمیده شدن چون می داند که کسانی که او را بفهمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواهند شد. فردریش نیچه

  • از شادکامی دیوانه گشتن به از ناکامی! فردریش نیچه

  • همه به چیزی دلبستگی دارند و افراد والاتر به چیزهای والاتر اما افراد فرومایه فکر می کنند که افراد والاتر به چیزی دلبستگی ندارند و ظاهربینی افراد فرومایه از سطحی نگری و ریاکاری آنهاست و برپایه هیچ شناخت اخلاقی نیست. فردریش نیچه

  • با رنج عمیق درونی، آدمی از دیگران جدا می شود و والا می شود. فردریش نیچه

  • انسان های آزاده دلِ شکسته و پر غرور خود را پنهان می کنند. فردریش نیچه

  • کسانی که در خود احساس حقارت می کنند به دیگران رحم می کنند اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند! یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند. کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است. فردریش نیچه 

  • لذت بیرحمی در دیدن رنج دیگران است اما فردی که بیرحم است این بیرحمی گریبانگیر خودش هم می شود و به ایشان نیز آزار خواهد رسید. فردریش نیچه

  • کسانی که مردم از آنها به صاحبان اخلاق یاد می کنند اگر ما اشتباهشان را ببینیم از ما به بدی یاد خواهند کرد حتی اگر دوست ما باشند. فردریش نیچه

  • دروغ باد ما را هر حقیقتی که با آن خنده ای نکرده ایم.  فردریش نیچه

  • اختلاف طبقاتی از ضروریات جامعه است چون عامل اشتیاق به پرورش حالت های والاتر کمیاب تر دورتر و عامل چیرگی بر نفس می شود. فردریش نیچه 

  • هر اخلاق و دستور اخلاقی طبیعت بردگی و حماقت را پرورش می دهد زیرا روح را با انضباط تحمیلی خود خفه و نابود می کند. فردریش نیچه 

  • کسی که دلش را به بند بکشد جانش را آزاد کرده است. فردریش نیچه 

  • دانستن و از مسئولیت فروگذار نکردن و آن را به دیگران محول نکردن از نشانه های والا بودن است. فردریش نیچه 

  • آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلف دارند، بلکه ایمان اوست. فردریش نیچه 

  • انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. فردریش نیچه 

  • نسبت به فرد پایین تر از خود نفرت نداریم بلکه نسبت به فرد برابر با خود یا بهتر از خود. فردریش نیچه 

  • پیشداوری درباره اخلاق به این معناست که نیت اعمال را منشاء آنها می دانیم. فردریش نیچه 

  • از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد. فردریش نیچه 

  • هیچ پدیده ای اخلاقی نیست بلکه ما آن را اخلاقی تفسیر می کنیم. فردریش نیچه 

  • فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است. فردریش نیچه 

  • حقیقت مانند دریا است که چون نمک آب دریا زیاد است تشنگی را رفع نمی کند. اگر حقیقت آدمی تحریف شود مثل آب شور دریا خواهد بود که تشنگی اش را رفع نخواهد کرد. فردریش نیچه 

  • خطر خوشبختی در این است که آدمی در هنگام خوشبختی هر سرنوشتی را می پذیرد و هرکسی را نیز. فردریش نیچه 

  • خیر نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند. فردریش نیچه 

  • نمی توان از همساز با طبیعت بودن یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت زندگی کند باید بی رحم باشد . فردریش نیچه 

  • فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین. فردریش نیچه 

  • کسی که جنگجوست باید همواره در حال جنگ باشد چون زمان صلح با خودش درگیر خواهد شد!. فردریش نیچه 

  • استعداد آدمی را می پوشاند و وقتی استعدادش کاهش یافت آنچه هست نمایان می شود. فردریش نیچه 

  • باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فردریش نیچه 

  • تو میتوانی ، زیرا میخواهی ! فردریش نیچه 

  • مرگ خود بهترین دلیل آسمانی انسان بودن است. فردریش نیچه


۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۶:۰۰ ۱ نظر
ناعمه نوری

قدرت جسمانی گذراست، اما قدرت روحانی پایدار خواهد بود

ww


بدانید که قدرت معنوی شما بر همه قدرت ها چیره و قریب به یک میلیارد جمعیت شما با خزائن بی پایان می توانند تمام قدرت ها را در هم شکند. 

 امام خمینی (ره)، صحیفه ج 13 ص 83




۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۲۲ ۰ نظر
ناعمه نوری

معجزه کتاب

zz

کتابهای الهام بخش در حقیقت ، اندیشه و احساس نویسندگان موفقی است که همیشه در پیش شما حضور دارند . مطالعه  کتابهای الهام بخش ، شبیه ملاقات و معاشرت با افراد موفق است .

وقتی شما با آدمهای موفق ، نشست و برخاست می کنید ؛ اعتماد به نفس در شما به وجود می آید، گویی این که حس ، کاملاً مسری است . هنگام نشست و برخاست با انسانهای موفق ، ایده های ذهنی و احساسات قلبی آنها به شدت در شما تأثیر می گذارد .

وجود هر کس در هاله ای از انر‍‍ژیها که بیشتر منشاً ذهنی دارند ؛ اطراف هر شخص را فرا گرفته اند. انرژیهای ذهنی بسته به نوع اندیشه ای که شخص ، در سر می پروراند ؛ فرکانسهای متفاوت دارد . مثلاً نیت خوبی کردن ، فرکانسهای متفاوت از نیت آزار رساندن به دیگران دارد .

فرکانسهای ذهنی شما درروابط و برخوردهای شما دایماً روی یکدیگر اثرمی گذارند . انسانهای موفق و صاحبان اعتماد به نفس بالا و کسانی که ذهنیت مثبت دارند ، انرژی مثبتی را از خود به بیرون تابش می کنند . و انسانهای منفی ، بی اراده و شکست خورده ، تابشهای ذهنی متفاوت و منفی دارند .

وقتی که شما در میدان تابش یک شخص قرار می گیرید ، فراکانسهای ذهنی او در شما تأثیر می گذارد و مخصوصاً اگر این فرایند تکرار و تکرار شود ؛ پس از مدتی روحیه طرف مقابل به شما منتقل می شود . یعنی اگر شما مدتی با افراد مثبت و داری اعتماد به نفس بالا ، نشست و برخاست کنید ، روحیه و انرژی مثبت آنها کم کم به شما منتقل می شود و شما هم مانند آنها مثبت و دارای اعتماد به نفس بالا می شوید .

بنابراین چه خوب است که به روابط خود توجه داشته باشید و حتماً بخشی از اوقات شبانه روزی خود را به نشست و برخاست با آدمهای موفق و مثبت و برخود را از اعتماد به نفس اختصاص دهید . به همین اندازه از ارتباط مداوم و طولانی با افراد منفی و مأیوس ، اجتناب کنید چرا که این ارتباط هم به افسردگی شما منجر می شود :

در جمع خود ، راه مده همچونی را

افسرده دل افسرده کند انجمنی را

مطالعه کتابهای الهام بخش و تأثیر گذار مثبت ، نیز تابشهای ذهنی نویسنده را به شما انتقال می دهند . بنابراین همواره در صدد مطالعه اینگونه کتابها باشید . کتابهایی را بخوانید که به شما ایده و شهامت عمل می دهند . و به ویژه کتابهای را بخوانید که زندگینامه افراد موفق را نوشته است .

با مطالعه اینگونه کتابهاست که می بینید افراد موفق ، در طول زندگی با چه ناکامیهایی مواجه شده اند و چگونه با آنها برخورد کرده اند و از تجربه های عظیم خود چگونه مواجه شده اند و چگونه با آنها برخورد کرده اند و از تجربه های عظیم خود چگونه استفاده نموده اند و چطور با پشتکار و اعتماد به نفس فراوان ، به موفقیتهای بزرگ نایل شده اند . با   کتابهای الهام بخش زندگی کنید .

با معرفی این گونه کتابها دوستان خود را یاری کنید....

مجله موفقیت و کارآفرینی

33


۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۵:۱۷ ۰ نظر
ناعمه نوری

روان‌شناسی مثبت و آدم های مثبت

333

این زمینه خاص از روان‌شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخه‌های روان‌شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز می‌نمایند، روان‌شناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شادشدن و ارضاء بیشتر است. روان‌شناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقه‌بندی اختلالات روان‌شناختی بیماران است، یک نظام طبقه‌بندی به نام CSV را به وجود آورده‌اند که توانایی‌های آدم‌ها را گروه‌بندی می‌کند.

 

آن‌ها ۶ گروه از توانایی‌های آدمی را در این نظام، مشخص کرده‌اند:

۱ ـ خرد و دانایی: شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
۲ ـ شجاعت: شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
۳ ـ تنوع‌دوستی: شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
۴ ـ عدالت‌جویی: شامل رعایت حقوق شهروندی، بی‌طرفی و رهبری
۵
اعتدال: شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
۶ ـ تعالی: شاملِ دانستن ارزش زیبایی‌ها و شگفتی‌ها، قدرشناسی، امیدواری، شوخ‌طبعی و معنوی



افراد مهم در روان شناسی مثبت: مارتین سلیگمن ، میهالی سیکزِنت میهالی ، کریستوفر پترسون ، کارول دِوِک ، دانیل گیلبرت، کنون شلدون ، آلبرت بندورا ، سی آر اسنایدر ، فیلیپ زیمباردو



۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۱ ۰ نظر
ناعمه نوری

چگونه در 30 روز یک عادت خوب در خودمان ایجاد کنیم؟

678

برای مطالعه این مطلب به آدرس زیر مراجعه کنید:

http://www.ir-success.ir

http://addicted2success.com

۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۲۸ ۰ نظر
ناعمه نوری

شاداب بمانید و زندگى کنید

18878

با ملایمت = سخن بگوئید،

عمیـــق = نفس بکشید،

شــــیک = لباس بپوشید،

صبـورانه = کار کنید،

نجـیـبـانه = رفتار کنید،

همـــواره = پس انداز کنید،

عاقــلانـه = بخورید،

کافـــى = بخوابید،

بى باکانه = عمل کنید،

خلاقـانـه = بیندیشید،

صادقانه = کسب کنید،

هوشمندانه = خرج کنید،

عاشقانه = زندگی کنید.

خوشبختی یک سفراست، نه یک مقصد.

هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شادبودن وجود ندارد. زندگی کنید و از حال لذت ببرید.

شاداب بمانید


۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۲۹ ۰ نظر
ناعمه نوری

مسلمانی

123456789

مسلمان واقعی:

 1 - ترک کفر نمایند. 2 - شریک براى خدا قرار ندهند در عبادت. 3 - فاسق و عاصى خدا نباشند. 4 - تابع خواهش دل خود نباشند. 5 - براى ریا و نمایش کار خیر نکنند. 6 - متکبر نباشند. 7 - کینه یکدیگر را نداشته باشند. 8 - معجب به نفس خود نباشند. 9 - حسود نباشند. 10 - خلق را به سبب مصیبتى که برایشان وارد شده، سرزنش نکنند. 11 - با خلق خدا دشمنى نکنند مگر براى خدا. 12 - در کارى که حد ایشان نیست، وارد نشوند و بى‏باکى نکنند. 13 - گمان بد به خدا نبرند. 14 - از فال بد زدن اجتناب کنند که دلیل شرعى ندارد. 15 - بخیل نباشند. 16 - تنگى به خود ندهند. 17 - در زندگى اسراف نکنند. 18 - مال را در مصرفى که خدا نخواسته مصرف نکنند. 19 - محبت مال حرام را نداشته باشند. 20 - در عبادات کسل نباشند. 21 - بطالت نداشته باشند. 22 - بى‏تامل در کارى وارد نشوند. 23 - ترشروئى نکنند. 24 - دل سنگ نباشند. 25 - بى‏حیا نباشند. 26 - جزع و فزع نکنند. 27 - کفران نعمت نکنند. 28 - تندخو نباشند. 29 - از بغض و دشمنى به علما و حمله به شرع اجتناب نمایند. 30 - جرى بر خدا نباشند. 31 - خود را ایمن از عذاب و سخط خدا ندانند. 32 - از ضرر مالى تاسف نخورند. 33 - در امر دین ضعیف نباشند. 34 - عیاش نباشند. 35 - خفیف(یعنى سبک) نباشند. 36 - معاند نباشند. 37 - در حق مکابره نکنند. 38 - انکار حق نکنند. 39 - تمرد از حق نکنند. 40 - شرور نباشند. 41 - اهل طمع نباشند. 42 - خمود و دل مرده نباشند. 43 - اصرار بر گناه و لو صغیره باشد، نداشته باشند. 44 - غضب بیجا نکنند. 45 - براى غیر دین حمیت نکشند. 46 - مایوس از رحمت‏خدا نباشند. 47، 48 و49 - از محبت ظلمه و فسقه و کفره و دوستى با ایشان‏اجتناب کنند. 50 - از بغض اشخاص صالح اجتناب کنند. 51 - از نمامى و خبرچینى اجتناب کنند. 52 - سر مردم را فاش نکنند. 53 - کسى را سخریه نکنند. 54 - زخم زبان به کسى نزنند. 55 - مردم را سبک نکنند. 56 - مردم را حقیر نشمارند. 57، 58 و59 - از لعن و سب و شتم در غیر مواردى که شرع استثناء کرده، اجتناب کنند. 60 - آنچه را که قبیح است، به اسم صریح ذکر نکنید. 61 - طعن در نسب مردم نزنید مگر براى مصلحت‏شرعیه. 62 - طعن در کلام غیر نزنید مگر براى اظهار حق. 63 - بى‏جهت‏با کسى دعوا و نزاع نکنید. 64 - خوض در باطل نکنید. 65 - نفاق زبانى با کسى نکنند. 66 - بین متخصامین به دو زبان سخن نگویند. 67 - شفاعت‏بدکاران را نکنند. 68 - پشتیبانى و کمک از باطل نکنند. 69 و 70 - امر به منکر و نهى از معروف نکنند. 71 - در سخن گفتن درشتى نکنند. 72 - سؤال و تفحص از عیبهاى مردم نکنند. 73 - دعاى خیر براى بقاى ظالم نکنند. 74 - میل و رکون به ظالم پیدا نکنند. 75 - کمک ظالم نکنند حتى در امور مباحه بلکه در امور مستحبه. 76 - در مساجد متکلم به کلام دنیا نشوند. 77 - اسم شکنى از مردم نکنند و به لقب زشت آنها را نخوانند. 78 - برخبر فاسق پیش از تجسس در راست و دروغ بودن آن ترتیب اثر ندهند. 79 - از قسم خوردن زیاد اجتناب کنند و لو قسم راست‏باشد. 80 - رد عذر برادر دینى ننمایند، بلکه مطلقا قبول کنند چه عذر او راست‏باشد یا دروغ. 81 - متشابهات قرآن را تفسیر به راى نکنند براى فتنه‏جوئى. 82 - قطع کلام غیر ننمایند مگر براى مصلحت‏شرعیه. 83 - تابع رد کلام متبوع خود ننمایند و مخالفت او نکنند مگر این که کلام متبوع مخالف شرع باشد و متابعت او طاعت مخلوق و معصیت‏خالق باشد. 84 - درگوشى در مجلسى که ثالثى باشد، سخن نگویند مگر امر به صدقه یا معروفه یا اصلاح بین دو نفر. 85 - با زن جوان نامحرم سخن نگویند مگر براى ضرورت شرعى. 86 - اهل معصیت را به طریق معصیت دلالت نکنند. 87 - فاحشه را شهرت ندهند. 88 - شیوع فواحش و منکرات را در میان مؤمنین و مسلمین دوست نداشته باشند. 89 - مزاح و شوخى که منجر به خصومت و دشمنى و بدى شود یا در شرع ممنوع باشد، نکنند. 90 - حرف بى‏معنى و بیهوده نگویند. 91 - افساد بین آقا و نوکر یا زن و شوهر نکنند. 92 - کتمان شهادت نکنند. 93 - شهادت دروغ و ناحق ندهند. 94 - نسبت زنا به زنهاى عفیفه ندهند. 95 - بدگوئى از مردگان نکنند. 96 - به حکام خوب، بد نگویند. 97 - ترک دعا به مصلحت‏سلطان نکنند. 98 - کتمان علم نکنند مخصوصا وقتى که بدعتى در دین ظاهر شود. 99 - به خدا و رسول و امام نسبت دروغ ندهند. 100 - کلامى نگویند که مفسده آن بزرگ و موجب ضرر بشود. 101 - ملازم فحش نباشند که مردم از شر زبان او بترسند. 102 - اگر گدا باشند، در سؤال سماجت نکنند. 103 - اگر صدقه به کسى بدهند، منت‏بر او نگذارند. 104 - خود را به غیر از پدر خود نسبت ندهند. 105 - ترک امر به معروف و نهى از منکر نکنند تا آنجا که مى‏توانند. 106 - غیبت کسى را نکنند. 107 - نقض عهد ننمایند. 108 - خلف وعده نکنند. 109 - خیانت‏به کسى نکنند. 110 - مکر و خدعه نکنند. 111 - در میان مردم فتنه نکنند. 112 - زنا نکنند. 113 - لواط نکنند. 114 - با حیوان وطى نکنند. 115 - با زن خود وطى در دبر نکنند که این چهار موجب کم شدن نسل و ضایع شدن نسب و حکمت الهى است. 116 - مس زن اجنبى نکنند و با زن نامحرم خلوت نکنند که این داعى زناست و شیطان سومى است. 117 - مثل این دو کار را با بچه ساده هم نکنند. 118 - حسن زن نامحرم و بچه خوشگل را تعریف نکنند چه به شعر و چه غیر آن. 119 - مساحقه ننمایند. 120 - از زن یهودى و نصرانى اجتناب کنند. 121 - در حال حیض و نفاس بلکه استحاضه با زنان خود مقاربت نکنند. 122 - زن از سفرى که مامون از حفظ خود نباشد، اجتناب کند. 123 - زنان شبیه مردان و مردان شبیه زنان نشوند. 124 - مردان و زنان جلوگیرى از نسل نکنند(با عدم عذر) چه باعث تعطیل حکمت‏خدا و تقلیل نسل است و رهبانیت در اسلام نیست. 125 - مردان و زنان اسرار خود را فاش نکنند. 126 - زن مسلمان با زینت از خانه بیرون نرود. 127 - مرد و زن دیوث و قواد نشوند. 128 - از شرب کلیه مسکرات اجتناب کنند. 129 - هیچ رقم و هیچگونه آلت قمارى استفاده نکنند و قماربازى نکنند. 130 - در کیل و وزن و ذرع کم‏فروشى نکنند. 131 - مدیونى که قدرت دارد دین خود را بپردازد در دادن دین خود تاخیر و مسامحه نکند. 132 - مال را در محرمات انفاق نکنند. 133 - اذیت‏به همسایه نکنند. 134 - دزدى نکنند. 135 - مال مردم را غصب نکنند. 136 - ربا نخورند. 137 - در شرکت‏به یکدیگر خیانت نکنند. 138 - امانت و عاریه را مطلقا بى‏اذن صاحبش استعمال نکنند. 139 - مردم را از اشیاى مباحه برایشان عموما و خصوصا منع نکنند. 140 - تصرف در شارع خاص بى‏اذن صاحب آن ننمایند. 141 - تصرف در شارع عام که باعث اذیت کردن به عابرین باشد، ننمایند. 142 - خیانت در امانت نکنند. 143 - در عمل نقاشى صورت‏کشى نکنند. 144 - در معابد صورت و شبیه نگذارند اگرچه صورت خوبان باشد. 145 - پرخورى نکنند به‏طورى که موجب ضرر باشد. 146 - اگر زنهاى متعدد داشته باشند، از روى ظلم و ستم یکى را بر دیگرى ترجیح ندهند. 147 - از مسلمانان زیاده بر سه روز هجرت و مفارقت نکنند. 148 - مرد اولاد و عیال خود را ضایع نکند. 149 - کسى را بى‏مجوز شرعى نزنند. 150 - کسى را با اسلحه بدون مجوز شرعى نکشند. 151 - جادوگرى نکنند. 152 - جادوگرى به کسى تعلیم ندهند. 153 - جادوگرى تعلیم نگیرند. 154 - کهانت و تنجیم ننمایند و با اهل آن رفت و آمد نکنند(اهل علم نجوم و کاهن). 155 - بدون تاءویل شرعى یا تاءویلى که بطلان آن واضح است، بر امام مسلمین خروج نکنند. 156 - اگر با برادر دینى دست‏بیعت دادند، بیعت‏خود را نشکنند. 157 - شخص جائر و ظالم و فاسق را امارت حکومت و وزرات ندهند و او را متولى امور مسلمین یا امرى از امور آنها ننمایند. 158 - صالح را عزل نکنند و غیر صالح را به جاى او نصب نکنند. 159 - از شاه گرفته تا کدخداى ده و کلانتر محله براى خود حاجب و دربان قرار ندهد و خود را مخفى ننمایید و آماده خدمت‏به خلق باشد زیرا تاخیر در احقاق حق و رفع ظلم جایز نیست. 160 - امرا و قضات بر مسلمان ظلم نکنند. 161 - حاکم شرع یا حاکم عرف از احدى قبول هدیه نکند. 162 - قاضى یافت‏خاصه و مهمانى مخصوص از احد متخاصمین قبول نکند. 163 - قاضى رشوه از محق و مبطل نگیرد. 164 - در صورتى که صاحب قدرت است طرف مظلوم را بگیرد. 165 - مسلمان واسطه رشوه نشود چه از جانب محق چه از جانب مبطل فرموده:«لعن الله الراشى و المرتشى و الماشى‏». 166 - مسلمان هتک مسلمان نکند. 167 - دنبال زنهاى مسلمین نرود. 168 - از روزنه دیوار و سوراخ خانه در خانه دیگرى بدون اذن صاحبخانه نگاه نکنند. 169 - فالگوش براى شنیدن حرفهاى دیگران نایستند. 170 - ترک جهاد در زمان امام(ع) ننمایند. 171 - کسى را که شرع امان داده، نکشند و ظلم و ستم بر او نکنند. 172 - بعد از تعلیم گرفتن تیراندازى ترک آن نکنند. 173 - با وجود قلت علم، متولى امر قضاوت نشوند. 174 - به باطل خصومت نکنند. 175 - خصومت‏به حق در صورتى که طرف مقابل تمکین داشته باشد(در مقام محبت) نکنند. 176 - مطلقا دروغ نگوید مگر در موردى که استثناء باشد. 177 - بى‏جهت و سبب مردم را اذیت نکنند. 178 - قسمت کننده در تقسیم و قیمت کننده در تقویم جور و خیانت ننمایند. 179 - با فساق هم‏نشینى نکنند و در مجالس ایشان حاضر نشوند مگر براى ضرورت شرعى. 180 - زیر درختهاى بارده که میوه داشته باشد، یا نداشته باشد، تغوط ننمایند. 181 - رو به قبله و پشت‏به قبله بول و غائط نکنند و رعایت کنند که رو به آفتاب و ماه و پشت‏به آنها و رو به باد و در زمین سخت نیز مرتکب نشوند و بر شطوط و انهار نیز تغوط ننمایند. 182 - ترک توبه از معاصى ننمایند. 183 - ظروف طلا و نقره نسازند و در آنها اکل و شرب نکنند. 184 - مردان لباس ابریشمى و زرباف نپوشند و به طلا زینت نکنند و انگشتر طلا در انگشت ننمایند. 185 - انگور و کشمش را براى شراب و مسکر خرید و فروش نکنند. 186 - چوب را براى بت و آلت لهو و لعب و غیر آن مثل نرد و شطرنج و تار و تنبور و کمانچه و امثال اینها خرید و فروش نکنند. 187 - اینهائى که ذکر شد، ساختن آنها را کسب خود قرار ندهند. 188 - کشتى و خانه و حیوانات و وسائل نقلیه را به اجاره ظلمه و حمل مسکرات و آلات لهو و لعب و حمل و سکناى زنان فاحشه و فروختن مسکرات ندهند. 189 - نزد غیر مجتهد جامع‏الشرائط مرافعه و مخاصمه نبرند و راضى به حکم دیگر نشوند. 190 - اعانت‏به اهل معصیت نکنند. 191 - مال یتیم را بناحق نخورند و تصرف در آن بناحق نکنند. 192 - قطع رحم نکنند. 193 - خود را عاق پدر و مادر و با ایشان بد سلوکى نکنند. 194 - در مال وقف تصرف غیر مشروع ننمایند. 195 - خیانت در وصیت میت نکنند. 196 - گمان بد در حق کسى نبرند. 197 - چیزهائى که در شریعت اسلام نجس و حرام است، خرید و فروش نکنند.198 - در نمایشهائى که بر خلاف دستور اسلام است، حاضر نشوند. 199 - با اهل بدعت و شکوک و شبهات مجالست و معاشرت و دوستى و مواصلت نکنند.

 

اگر کسى گوید که ما در میان مسلمانان کسى را نمى‏بینم که داراى این صفات باشد، جواب گویم این از تقصیر مسلمانان است نه از قصور شرع. مسلمان حقیقى لابد باید داراى این صفات و مانند اینها باشد چه بیانى دارد در این باب حافظ شیرازى: گر مسلمانى همین است که حافظ دارد واى اگر از پس امروز بود فردائى

 

درس هایی از مکنب اسلام

مرحوم میرجهانى و تذکر او درباره تزکیه نفس


۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۱۰ ۰ نظر
ناعمه نوری

کوهنوردی مدرسه اخلاق

00 

در کوهنوردی، در این مسیر سخت و پیچ در پیچ، انسانهایی با ما همراه هستند، گروهی از ما پیشی میگیرند و گروهی بی تفاوت از کنار ما میگذرند... هرکس به سویی و هدفی... هیچ سکونی جایز نیست و هیچ تعللی بخشودنی نیست. در این سفر فقط آنهایی که رفیق شفیق یکدیگرند شانه به شانه یکدیگر به سوی هدفی والا پیش میروند آنها پیرو اخلاق کوهنوردی این راه را میپیمایند.

در جایی نوشته بود:

کوه پیمایی و کوهنوردی به هرحال نوعی ورزش به حساب می آیند . حتی کوه پیمایی در دامنه ها و مناطق نه چندان بلند نیز اثر فرحبخش و نشاط انگیز خود را بر تن و جان ما می گذارد . کوه پیمایی از بهترین ورزش ها و تفریح هاست که به خاطر تحرک در هوای آزاد و پاک ، بیشترین تاثیر را در بازسازی بدن دارد .کوهنوردی هم با وسایل ویژه و آمادگی جسمی و روحی و برنامه ریزی و دانش خاص خودش ، اجرا می شود . رسیدن به قله ها علاوه بر آمادگی تن و روان ، مستلزم جهت شناسی و نقشه خوانی ، هواشناسی ، بهمن شناسی ، آشنایی با تغذیه و امداد کوهستان و ... است . اما پیش از اینها نیازمند سازماندهی و مدیریت و فوت و فن هدایت گروه است . اما این ورزش نسبت به ورزش های دیگر تفاوت هایی دارد و اصول اخلاقی خاص خود، که مهم ترین آنها:

  • رفاقت به جای رقابت است.

  • دور بودن از چشم مردم، از انتقاد و تشویق آنها.

  • هیچ وقت در پایان کوهنوردی دست یکی را بالا و دیگری را پایین نمی برند . بنابراین جایی برای خود نمایی نمی ماند .

  • در این ورزش کسی پای دیگری را قلم نمی کند ، تنه نمی زند و جلو نمیزند .

  • اینجا بدون داور و سوت و زنگ، هیچکس خطا نمی‏کند و همه به یکدیگر خسته نباشید می‏گویند و همراه یکدیگرند.

  • بدون هیچ دیدار و آشنایی قبلی همه با هم رفیق اند و سر سفره یکدیگر می نشینند .

  • کمک به در راه ماندگان و سرمازدگان، اصل پذیرفته شده است .

  • نشان دادن راه و هشدار دادن خطر، یک عادت است .

  • به کسی که هیچ گاه او را ندیده ای و شاید در آینده هم هیچ گاه او را نبینی کمک می کنی چرا که کوه چنین ایجاب می‌کند .

  • بزرگترین و خطرناکترین دشمن یک کوهنورد غرور و تکبر است. در کوه هرگز کسی برتری و الویتی در شان و مقام نسبت به دیگران ندارد و تنها میزان برخورداری از اخلاق و منش والای کوهنوردی است که افراد را ممتاز و قابل تقدیر می سازد.

  • احترام و بزرگداشت پیشکسوتان در تمامی رشته های ورزشی از جمله کوهنوردی از اصول مسلم اخلاقی است و تمامی کوهنوردان ملزم به رعایت آن هستند.

  • کوهنورد واقعی کوه را میدان مسابقه نمی داند و با او به ستیز بر نمی خیزد بلکه آن را چون دوستی بی نهایت مهربان می بیند که سفره نعمات خود را بی دریغ در برابر همه انسانها گشوده است .

  • آنگاه که بر فراز قله ها می ایستید غرور و منیت را از درون خود دور کنید و از خداوند همه کوههای عالم که رخصت نیل به چنین لحظه ای را به شما ارزانی داشته سپاسگزار باشیم.

  • اگر به جای نوشیدن یک جرعه آب طبق قراره گروهی که با کمبود آب مواجه است، دو جرعه یا بیشتر نوشیدی، مطمئن باشید که تا رسیدن به نقطه کمال و قرارگرفتن در زمره کوهنوردان واقعی فاصله زیادی دارید و در این مسیر تلاش و زمان بسیار نیازمند است.

  • بعد از اتمام برنامه و رسیدن به منزل تمام اعمال خود را مرور کنیم و بدون تعارف به تجزیه و تحلیل خود بپردازیم و نقاط قوت و ضعف خود را بسنجیم این عمل بعد از مدتی ما را کوهنورد کامل تری و مصمم تر در نیل به اهداف خواهد ساخت.

  • سکوت و آرامش شب کوه و پناهگاه را با صحبت و فریاد بر هم نزنیم شاید در نزدیکی شما کوهنوردان دیگری نیز باشند که به امید صعود روز بعد ، زود هنگام به خواب رفته باشند .

  • صعود به قله و فتح بلندیها تنها یکی از اهداف کوهنوردی است و همه آن نیست ، مبادا که در این راه دچار لغزش و اشتباه شوید و سایر اهداف ارزنده کوهنوردی را به فراموشی بسپاریم.

  • بسیارند کوهنوردانی که صعودهای بزرگ را به خاطر کمک به دیگران و نجات سایر کوهنوردان رها کرده اند و سرافراز از آزمایش دشوار بیرون آمده اند، توجه به این مسائل نشان درک عمیق و بنیادی از ورزش والای کوهنوردی است

  • گروهی معتقد هستند که در کوه خداوند را بهتر درک کرده اند ، این نظریه شاید به دلیل درک نقاط ضعف و آسیب پذیری زیاد انسان و مقایسه پیکر فانی و ضعیف ما در برابر عظمت و ستبری کوهها است که زمینه ساز نگرش نو به ماهیت بشری است.

  • برترین کوهنوردان بدون شک همان هایی هستند که به درجات بالایی از استواری ، گذشت و توان ایثار دست یافته اند و موفقیت خود را جدای از موفقیت و سلامت دیگران نمی دانند.

  • در شدائد و سختی هاست که در بوته آزمایش قرار می گیریم و صفات ارزنده ای چون فداکاری و ایثار معنی پیدا می کنند. در کوه نوردی به سبب شکل و نوع خاص ورزشی که انجام می دهیم، به دفعات در این آزمایش ناخواسته محک خواهیم خورد، پس با تقویت خصایل انسانی و والا سعی کنیم در این گذر سرافراز و پیروز باشیم.

  • از مهم ترین انگیزه های دوستداران طبیعت کوهستان، بهره گیری از سکوت و آرامش بی نظیر کوه است. انسان در دامان طبیعت کوه، راه عبور از تلاطم درون و چیره شدن بر نا آرامی های روحی و جسمی را می یابد. سکوت و آرامش کوهستان نقطه عطفی در اعطای شانس تفکری دقیق تر درباره خود و جهان پیرامون است که شاید بتوان از آن به عنوان برگ زرین دفتر کوه نوردی یاد کرد. درک صحیح و استفاده بهنجار از این موهبت بزرگ، نشانه شناخت و تلقی صحیح ما از طبیعت و بشر خواهد بود.

  • به یاد داشته باشیم که در کوه نوردی برخلاف بسیاری ورزش ها، تنها عشق و علاقه بیکران به طبیعت و کوهستان است که آدمی را به بلندای کوه ها و قله ها می کشاند و در انتها نیز نه مدالی هست، نه جام پیروزی و نه عنوان و تبلیغی. پس پاس بداریم این همه خلوص و زیبایی را و دوست بداریم کوهستان با صفا را.

  • در کوهنوردی همراهان یکدیگر را فریب نمیدهند، منتظر نمیگذارند، پشت پا نمیزنند، آسیب نمیزنند، تقلب نمی کنند و همه پایبند اصول اخلاقی به سوی یک قله پیش میروند.

  • تمامی کوه نوردان دنیا از هر نژاد، رنگ و مذهبی برای محیط کوهستان احترام و ارزشی منحصر به فرد و خاص قائل هستند و این همسانی ارزشمند در سراسر گیتی بدون تردید ناشی از فضای بی نظیر و روحانی حاکم بر کوه هاست.

 

شاید از نظر کسانی که عادت دارند زیبایی برف را از پشت شیشه و از کنار بخاری تماشا کنند ، کوهنوردی نوعی دیوانگی است ، آخر برای چه کسی این همه راه برود ، بار به دوش بکشد ، با دستان کرخ شده و تن سرمازده ساعت ها درون چادر یا جانپناه ، بلرزد ، بی خوابی و کوفتگی را تحمل کند ، سرانجام خسته و تشنه و گرسنه خود را به بالای کوه برساند و به پایین برگردد!!!!!

کسی که هیچ گاه لذت رسیدن به قله را نچشیده ، کسی که تن به طبیعت نسپرده و با آن انس و الفت پیدا نکرده ، حق دارد چنین بیاندیشد . حتی ممکن است این افراد به خیال زرنگی به سایر کوهنوردان آسیب جسمی یا روانی بزنند. کوهنوردی مثل جریان آب، زلال و جاری است و از کنار صخره ها و موانع گذشتن است، بدون ستیز و گل آلود شدن. صعود به قله ها و فتح بلندی های کوهستان تنها یکی از اهداف کوه نوردی است.

جورج مالوری کوهنورد پر آوازه انگلیسی و از پیشکسوتان صعود اورست در پاسخ به این پرسش که چرا به کوه می رود ، پاسخ داده بود: چون قله آن بالا است. هدف از صعود های ما صرفا فقط یک صعود نیست و ما در پی معشوق، قله های عشق را در می نوردیم ما به غیر از یک صعود به دنبال ارزش های والای انسانی هستیم ما قصد با هم بودن را داریم و می خواهیم یاد بگیریم که چطور یک سیب کوچک را با عشق بین تمام دوستان تقسیم کنیم ما قصد نداریم پس از صعود یک قله دست به صعود قله منیت بزینم و یک قله دیگر به نام "من" را فتح کنیم. بحث اخلاق در کوه نوردی مقوله ای تفکیک ناپذیر از این ورزش است و برماست که با فراست و دقت لازم اصول اخلاقی آن را فراگرفته، در تمامی شئون فعالیت هایمان از آن بهره ببریم و آنها را بکار بندیم.

 خدایا مرا برای لقاء خودت آماده کن.

۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۴ ۰ نظر
ناعمه نوری

سی روز شفابخش

روز اول
با خودت صادق باش و نگران آنچه دیگران درباره ات فکر می کنند نباش . تعریفاتی را که آنها از تو دارند نپذیر, خودت خودت را تعریف کن.
روز دوم
از قدرت خود مایه بگذار و بر قدرت دیگران تکیه نکن . استعدادهای خود را پرورش بده و بر استعدادهای مردم غبطه نخور.
روز سوم
حتی گردابی از افکار ناراحت کننده , با شوخی و خنده ای از ته دل ، از بین خواهد رفت.
روز چهارم

اگر میخواهی مشکلات خود حل شوند , به دلهای دردمند دیگران تسلی و آرامش بده.
روز پنجم

بزرگترین شفا بخش عشق است.
روز ششم
قدرت درک یافته هایی را که از تجربیات مختلف به دست می‏آوری , افزایش بده . آن را در سکوت , باور کن. و در اختیار دیگران قرار بده.
روز هفتم
بگذار که لبخند در قلبت باور شود و از دریچه چشم هایت به دنیا بتابد مانند لبخندهای دوستانه , شفا بخش و سپاسگزار باش.
روز هشتم

نخواه که دیگران را با زیبایی و جذابیت جذب کنی . زیرا هر چند داشتن اقتدار بر دیگران ارضا کننده است , اما به تدریج وجودت ناقص و ضعیف خواهد شد سعی کن با الهام بخشیدن به دیگران و تحسین اهداف عالی آنها , خود را قوی کن.
روز نهم
هنکامی که وسوسه می شوی تا حرفهای کنایه آمیز و نیشدار به دیگران بزنی یادت باشد که فلفل زیادی , طعم غذا را خراب می کند. کلمات نسنجیده , دوستیهای با ارزشی را تباه کرده اند . اما مهربانی هیچ چیز را خراب نمی کند اجازه بده دیگران هر طور مایلند پیش بروند.
روز دهم
ظرفیت عشق وجودت را با دوست داشتن همه انسان ها و تمامی زندگی , افزایش بده.
روز یازدهم

همواره به دیگران کمک کن و همراهی شأن کن تا به تعالی برسند.آنگاه خود نیز از درون به تعالی خواهی رسید.
روز دوازدهم
اگر میخواهی مشکلات خود حل شوند , به دلهای دردمند دیگران تسلی و آرامش بده.
روز سیزدهم

با تحقیر دیگران , سستی و تنزل خود را نشان می دهیم , نیکی , نیکی و مهربانی با دیگران, انعکاس پیروزی درونی است.
روز چهاردهم
برای غلبه بر این گرایش که همه چیز را شخصی و خودمانی بدانی , به آنچه درباره غیر شخصی برخورد کردن و جدی بودن از دیگران می شنوی , ترتیب اثر بده.
روز پانزدهم
باورهای قلبی ات, تعیین کننده شخصیت آتی تو هستند . اگر بر مسائل حقیر تمرکز کنی  ,حقیر خواهی شد و اگر بر افکار متعالی تمرکز کنی , افتخار نصیبت خواهد شد.
روز شانزدهم
افکار تو بر دریافتی که از دنیای , پیرامون داری رنگ می دهد. افکار منفی حتی سفید را خاکستری نشان می دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا می کند.
روز هفدهم
آنها معمولاً احساسات و الهامات را براحتی جذب می کنند اگر احساسات شأن آرام باشد ,الهامات را به آرامی دریافت می کنند و دریافت آنها را احساس می کنند تسلی و آرامش بده.
روز هجدهم

افکار را بر روند درازمدت زندگی متمرکز کن . با فراز و نشیب های گذرا در نیفت و انرژی ات را برای کنار آمدن با واقعیات های همیشگی زندگی حفظ کن.
روز نوزدهم
بگذار افکارت را عقل , و عواطفت را عشق غیر خودخواهانه هدایت کند.
روز بیستم
خود را بدون هیچ چشم داشتی وقف دیگران کن.
روز بیست و یکم
زیبایی حقیقی نوری است که از درون ساطع می شود منشأ آن افکار مثبت , محبت و فضیلت های اخلاقی است زیبایی صورتکی نیست که انسان به چهره بگذارت و به آن مباهات کند اشتباه است اگر فکر کنیم زیبایی مختص جوانی است هر سنی زیبایی خاص خودش را دارد.
روز بیست و دوم
قدر شناس باش و قدر شناسی را ابراز کن از دهنده هدیه بیشتر از خود هدیه قدردانی کن.
روز بیست و سوم
قدرت خیانت و بدی ا بدی نیست . به عیبجویی دیگران , درست و یا نادرست توجه نکن اما قلباً از آنها سپاسگزار باش . اگر می خواهی بر کسانی که به تو بدی کرده اند غلبه کنی از آنها نزد دیگران به خوبی یاد کن با تاریکی نمی شود بر تاریکی غلبه کرد سلاح مؤثر بر تاریکی , نور است.
روز بیست و چهارم
حب و بغض را از خودت دور کن قناعت را در وجودت تقویت کن از داشتن دوستان واقعی راضی و شاکر باش.
روز بیست و پنجم
بیشتر منشأ کنش باش , تا واکنش . واکنش های احساسی مانند ابری واقعیات را می پوشانند . بگذار محبتت نسبت به دیگران , مثل عقربه قطب نما عمل کند, مهم نیست که چند بار منحرف شود زیرا نهایتاً مسیر درست را نشان خواهد داد . کاری را که احساس می کنی درست است انجام بده کاری که سودش به دیگران برسد.
روز بیست و ششم
سعی نکن همواره دیگران را از خود راضی نگه داری , کافی است برای دیگران دوستی صادق باشی.
روز بیست و هفتم
اگر بگذاری , زندگی می تواند مثل سوار شدن بر یک چرخ و فلک تفریحی باشد یک روز بالا برود و روز بعد پایین بیاید. از درونت فرمان بگیر خواه زندگی بر وفق مراد باشد, خواه توام با مشکل . همه چیز در حال تغییر است. از هیچ چیز زیاده خوشحال یا ناراحت نشو .
روز بیست و هشتم

هنگام صحبت با دیگران منصف باش و سعی کن نقظه نظرات آنها را بفهمی و محترم بشماری .زیرا تنها با درک کردن دیگران است که می توان به تغییر آنها امیدوار بود . تنها حقیقت است که ارزش نهایی دارد نه عقاید و نظرات مختص به دلهای دردمند دیگران تسلی و آرامش بده.
روز بیست و نهم

برای دیگران مانند یک مادر باش. بی هیچ انتظاری ببخش و توقع پاداش نداشته باش . با این کار از زندگی هزاران برابر پاداش خواهی گرفت .
روز سی ام

هنگامی که دیگران به تو بدی می کنند , با محبت , مهربانی , درک و بخشش ناهنجاری عدم تعادل آنها را شفا بده.

۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ۰ نظر
ناعمه نوری